برای دخترمون :)
میدانی الان به چه اندیشیدم؟؟؟به دخترمان
چشمانی درشت...
بازوانی فربه...
در عمقِ نگاهش یک دنیا عشق....
تاتی تاتی راه رفتنش...ای جان
متعجب نگریستنش
با آن دو بند انگشت،،دستش،فشار دادنِ انگشتانت
مگر زندگی چیست؟؟؟همین است
آرام میکند مرا خیالِ زود هنگامِ گریه های شب هنگامِ او
آرام میکند مرا معصومیتِ شیطان گونهِ ی نگاهای پاکِ کودکانه اش
دوست دارم
اسمش را هم هنوز نمیدانم
ولی دیوانه ام میکند ،سِرِشتِ پاک گونه ای که مرا یاد تو می اندازد
فکرش را بکن چه زیباست این فرشته کوچولویِ ما...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی